پایان سال 90
روزهای آخر سال رو داریم می گذرونیم 2 روز مونده به سال 91 وارد بشیم تو این یه سالی که گذشت برا هر ماهش امید و انتظار داشتم که می آیی ولی امسال هم تموم شد و تو نیومدی نمی دونم چرا خدای مهربونم هنوز نمی خواد که نی نی نازم بیاد پیش مامان و باباش ولی عیب نداره باز من خدا رو به همه داده هاش و مهربونیاش شاکرم بازم می گم که حتما هنوز وقتش نشده که تو رو به ما عطا کنه خوب چاره ای ندارم جز صبر ....
بزار کمی هم از اتفاقات اسفند ماه بگم که تو این ماه خیلی سرم شلوغ بود یه مدتی کارهای اداره بعدش هم که عروسی خاله ... عزیز دلم خاله هم رفت سر خونه زندگی خودش ایشالله که خوشبخت بشن مراسم عروسی داشتن خیلی خوش گذشت فکر نکنی ها به یادت نبودم نه تو مراسم هر کدوم از فامیلا رو می دیدم نی نی به بغل دلم هوات رو می کرد خیلی دوست داشتم که تو عروسی خاله تو هم بودی و من و مامانی هم فقط مشغول نگه داشتن تو بودیم با هم می رفتیم آتلیه تو فیلم و عکسهای خاله تو هم بودی ولی خوب کاری نمی تونم بکنم ...
عزیز دلم تو این روزهای آخر سال فقط و فقط تنها آرزوم اینه که تو سال جدید خدا تو رو بهمون هدیه کنه و دل من و بابایی و شاد کنه جای خالیت تو خونه خیلی احساس میشه عزیز دلم باز ناامید نیستم اگه خدا عمری برامون مقدر کنه باز یه سالی که پیش رو داریم برا هر ماهش به انتظارت میشینم و از خدا می خوام برا همه دوستای عزیزم که مثل من به انتظار نی نی نازشون هستن انتظارشون به پایان برسه و دل همشون شاد بشه و برا همه دوستایی که نی نی تو دلشونه از خدا می خوام صحیح و سالم نی نی شون بیاد بغلشون و شادیشون دو چندان بشه ....
خدایا به امید روزی که عزیز دلم رو خودت بهمون هدیه کنی خدایا کمکم کن مادر بودن رو برام مقدر کن که هیچ چیزی تو دنیا بالاتر از حس مادر بودن نیست و اون حس رو برام بچشون الهی به امید تو ....